جدول جو
جدول جو

معنی اصفهبد کبودجامه - جستجوی لغت در جدول جو

اصفهبد کبودجامه(اِ فَ بَ / بُ دِ کَ مَ)
نصره الدین محمد بن الحسین بن خرمیل یا نصرت ملک. معاصر سلطان محمد خوارزمشاه بود و در حدود 630 هجری قمری نزد جنتمور رفت که والی خراسان و مازندران بود، قاآن فرمان داد ملکی از سرحد کبودجامه تا تیرون تمیشه و استراباد به اصفهبد ارزانی دارند. رجوع به فهرست تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ذیل اصفهبد کبودجامه و نصره الدین کبودجامه و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 645 و تاریخ طبرستان ابن اسفندیار شود، جانور که میان سر آن سپید باشد. (منتهی الارب). بالای سر سپید. (لغت خطی). آنچه در میان سر او سپیدی باشد. (یادداشت مؤلف). مؤنث: صقعاء. ج، صقع. (از منتهی الارب). زبر سر سپید. زور سر سپید. فرق سر سپید. هر اسب و پرنده و جانور دیگری که در میانۀ سر آن سپیدی باشد. (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد). عقاب اصقع، عقابی که در سر آن سپیدی باشد. (از اقرب الموارد) ، مرغیست مانند عصفور که در پر و سر او سپیدی است و همیشه نزدیک به آب است و آن صفاریه است. (از منتهی الارب). پرنده ایست و آن صفاریه باشد. (از اقرب الموارد). صفاریه. (قطر المحیط) ، از اعلام مردان است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا